«توافق ۲۵ ساله همکاریهای راهبردی مشترک ایران و چین» بار دیگر موجب جنجال و افزایش تنش بین موافقان و مخالفان آن شد. این حداقل سومین بار است که این توافق که شش سال از زمان مطرحشدن آن میگذرد، به مناقشاتی داغ دامن زد و مباحث عمومی گستردهای را برانگیخت. این توافق بهرغم آنکه در سال ۲۰۲۱ نهایی شد، موضوع تازهای نیست و خشم ناشی از آن اغلب به طور متناوب بروز یافته و به سرعت فروكش کرده است. این احتمال وجود دارد که مذاکرات هستهای که در حال حاضر بین ایران و کشورهای ۱+۵ در جریان است، یکی از عوامل اصلی افزایش تنشها و انتقادهای داخلی باشد که به طور متناوب متوجه این توافق بود.
توافق با چین نخستین بار در سال ۲۰۱۶ هنگام بازدید رئیسجمهوری چین، شی جین پینگ، از ایران مطرح شد. از آنجا که این طرح واکنشی به امضای قرارداد هستهای در سال ۲۰۱۵ و همچنین باز شدن درهای ایران برای سرمایهگذاریهای غربی به شمار میرفت، در عمل نیازی به اجرای این توافق نبود. به دنبال پیامدهای خروج ایالاتمتحده از توافق هستهای با ایران در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، این توافق مجددا در اواخر سال ۲۰۲۰، یعنی زمانی که جو بایدن به ریاستجمهوری رسید، مطرح شد. در مارس ۲۰۲۱، وزیر امور خارجه چین و همتای ایرانی او، محمدجواد ظریف، این توافق را در تهران امضا کردند؛ هرچند که آنها متن کامل توافق یا مفاد آن را منتشر نکردند، اما برخی از شروط آن به رسانهها درز پیدا کرد. بااینهمه این توافق تا به امروز اجرایی نشده است، زیرا مجلس شورای اسلامی آن را به تصویب نرساند و تصمیمی در خصوص آن نگرفت.
در ژانویه ۲۰۲۲، وزیر امور خارجه ایران حسین امیرعبداللهیان و همتای چینی او، وانگ یی (Wang Yi)، اعلام کردند که این توافق وارد مرحله اجرایی شده است. به دنبال اعلام این خبر، رئیس مجلس ایران، محمدباقر قالیباف بیانیهای منتشر کرد که در آن تاکید شد این توافق اجرا نخواهد شد، مگر اینکه مورد تایید مجلس قرار بگیرد. درعینحال عباس گلرو، نماینده مجلس به خبرگزاری تسنیم گفت که توافق همکاریهای مشترک بین ایران و چین صرفا یک تفاهمنامه و چهارچوبی برای همکاریهای مشترک است و تاکنون هیچگونه توافق یا قرارداد الزامآوری بین دو کشور منعقد نشده است. این حرف تکرار اظهارات قالیباف در جلسه علنی مجلس در ۴ آوریل ۲۰۲۱ بود که در آن قالیباف توافق با چین را یک نقشه راه عمومی توصیف کرد، به این معنا که برای طرفین الزامآور نیست و گفت که در حال حاضر بر چنین امری توافق شده است.
۱۸ صفحه از این توافق که سال گذشته – شاید عمدا – به رسانههای خبری ایران درز پیدا کرد، افشا میکند که طی ۲۵ سال بین دو کشور در زمینههای اقتصادی، امنیتی و نظامی همکاریهای درازمدتی صورت خواهد گرفت که ارزش آن بالغ بر ۴۰۰ میلیارد دلار خواهد بود. چین اطلاعات درز شده را نه تایید و نه تکذیب کرد. هنگامیکه مجله دیپلمات از سخنگوی وزارت امور خارجه چین، ژائو لیجان، در مورد جزئیات توافق سوال کرد، او پاسخ داد که این توافق طرحی برای تامین منافع ناشی از همکاریهای فرهنگی و اقتصادی احتمالی بین دو کشور است و مسیری را برای همکاریهای درازمدت ترسیم میکند؛ او همچنین افزود که این توافق شامل قراردادها یا اهداف خاص نمیشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چین و ایران اگر گامهای جدی به سمت اجرای مفاد توافق بردارند، ممکن است از منافع راهبردی، سیاسی و اقتصادی قابل توجهی برخوردار شوند، هرچند که در اینجا فرصت کافی برای تحلیل این موضوع وجود ندارد (برای اطلاعات بیشتر درباره مفاد این توافق و منافع احتمالی آن، نگاه کنید به گزارش وضعیتی که موسسه بینالمللی مطالعات ایران منتشر کرد، رسانه، ۶ آوریل ۲۰۲۱)؛ اما از سوی دیگر، در حال حاضر چالشها و خطرهای جدی ناشی از این توافق متوجه ایران است. برای مثال، میتوان به این نگرانی موجه اشاره کرد که ممکن است منافع ایران در اولویت قرار نگیرد؛ حتی اگر نخواهیم به سلطه یک نیروی خارجی بر منابع حساس کشور یا امکان افتادن ایران در دام بدهی به چین اشاره کنیم. اینها، اعتراضات اصلی در ایران علیه اجرای این توافق است که با توجه به سلطه اقتصادی کنونی و رو به افزایش چین در بسیاری از اقتصادهای نوپا با تجارت و سرمایهگذاری مخفیانه صورت میپذیرد. افزون بر این، هرچند که ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری مبلغ بسیار زیادی به نظر میرسد، اما مدت طولانی این توافق موجب کاهش ارزش این رقم میشود و بهاحتمالزیاد، به دلیل تورم شدیدی که اکنون گریبانگیر جهان است، ارزش این توافق پس از ۱۰ سال کمتر از ارزش کنونی آن خواهد شد، چه رسد به پس از ۲۵ سال!
در مقطع کنونی، بحث بر سر این توافق بسیار داغ است؛ زیرا این موضوع زمانی مطرح شده است که ایران مشغول مذاکراتی دشوار با ایالاتمتحده و کشورهای اروپایی برای رسیدن به توافقی تازه است که موجب کم شدن فشار تحریمهای اقتصادی خواهد شد که در سه سال گذشته شرایط اسفناکی را برای مردم ایران به وجود آورده است. ایران همچنان نیازمند چین است تا با پشتیبانی از مواضع رژیم تهران در مذاکرات هستهای، بین گروه ۱+۴ موازنه ایجاد کند. ازاینرو، از نظر ایران ایجاد روابط حسنه با چین به این کشور در پیش بردن سیاست قطببندی در راستای مقابله با نفوذ جهانی ایالاتمتحده و همچنین قرار دادن تواناییاش برای حمایت از یک نظم جهانی چند قطبی مشکلی ایجاد نمیکند، درصورتیکه بهاینترتیب بتواند در مذاکرات با غرب امتیازاتی به دست آورد یا حتی موجب تسریع برداشته شدن تحریمهای اقتصادی شود. در نتیجه، این توافق ابزاری برای مقابله با فشارهای وارده طرفهای مختلف به شمار میرود.
از سوی دیگر، عواملی وجود دارد که احتمال اجرای این توافق– هرچند بهصورت گزینشی – را افزایش میدهد، ازجمله افزایش همکاریها در زمینههای تجاری و اقتصادی بین ایران و چین (چین در حال حاضر بزرگترین شریک تجاری ایران است). درعینحال، دولت کنونی در تهران– همانگونه که ابراهیم رئیسی پیشتر اعلام کرد – مایل است به فشارهای متناوب غرب بر ایران خاتمه دهد، درصورتی که آنها بپذیرند که در عوض، به دلیل ملاحظات داخلی، بینالمللی و ژئوپلیتیک خواهان همکاری بیشازحد و خاص نشوند.
ایالاتمتحده بهرغم کاهش حضورش در منطقه همچنان یک کشور بانفوذ است و سیاستها و معاهدههای این کشور در همهجا در تقابل با اقدامها و اهداف چین قرار دارد. آمریکا بدون شک در تلاش برای مهار برنامه هستهای ایران است و سعی دارد برای حفظ امنیت و ثبات متحدان ایالات متحده در منطقه که در صدر آن اسرائیل قرار دارد به توافقی با تهران دست یابد که درعین حال روابط حسنه ایران و چین را نیز محدود کند.